حلماحلما، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

زندگی نامه حلما کوچولو

حلما در 3 و 4 بهمن ماه

سلام به همه شما که نگاه هاتون را به وبلاگ من هدیه میدهید. دیروز و پری روز کلی خاطره شد.اولش پنج شنبه با خاله رویا و عمه فرزانه رفتیم بیرون وکلی گشتیم و خرید هارو انجام دادیم و رفتیم فروشگاه رفاه و کلی چرخ بازی کردیم. جمعه هم رفتم خونه خاله رویا بعدشم با مامان بزرگ و خاله رویا و عمه فرزانه رفتیم بیرون و بعدشم رفتیم شهر فرش ، موقع برگشتم من خیلی خسته شده بودم و توی ماشین خوابم برد. عکسهای این دو روز هم در ادامه مطلب..... به به عجب ماست خوشمزه ای ............. ببین چه دمپایی های گوگولی دارم.......   اینجا هم خونه خاله رویا (خاله بابایی)رفتم مهمونی جمعه 4 بهمن.دارم هویج میخورم تازه کلی هم سینی...
9 بهمن 1392

حلما و روروئک بازی

خب اینم روروئک ما انقدر خوبه وقتی سوارش میشم همه جای خونه میتونم سرک بکشم تازه آهنگ میخونه بوق هم داره. خب اینجا هم از حمام اومدم و باز دارم روروئک سواری میکنم. اینجا هم دیگه کم کم خوابم گرفته با اینکه ساعت 9 نشده و خوابم گرفته بود اما اون شب تا نزدیکای ساعت 2 بیدار بودم. ...
21 دی 1392

حلما وکاسه بازی

سلام سلام سلام من اومدم با یه عالمه عکس و خبر. اولش اینکه اگر دلم بخواد میشینم و گرنه خیلی از نشستن خوشم نمیاد.الانم دارم با کاسه هایی که عمه فایزه برام گرفته بازی میکنم.   ...
21 دی 1392

حلما و یلدا 1392

سلام به همه دوستانم امسال شب یلدا چون تازه عمه فایزه نامزد کرده بود شب یلدا مفصل داشتیمو منم که اولین سال هست که توی این مراسم ها شرکت میکنم کلی ذوق داشتم.   ...
20 دی 1392

روروئک حلما کوچولو

سلام سلام به همه نی نی ها و مامان نی نی ها و فامیل و دوستان و ......... همه کسانی که به وبلاک من سر میزنن. مامانی جونم چون خونشون بزرگه برام روروئک خریده.......... مادر بزرگم چون من دیگه خانم شدم و یه کم هیجان و شوق راه رفتن دارم و خونه شوم هم بزرگه برام یه روروئک خریده که وقتی میرم خونه شون بتونم سر گرم باشم و ایشالاه که راه بیفتم چون اصلا از نشستن خوشم نمیاد و دوست ندارم زیاد بشینم. حالا هنوزم که از وقتی برام روروئک گرفتن خونشون نرفتم که ذوق کنم اما خیلی دوست دارم. ...
19 دی 1392