سلام سلام بعد از چند روز مهمونی بودن اومدم خونه خودمون البته کلی اتفاقات افتاده این مدت اولین و مهمترینش اینکه اولین مروارید خوشگلم جوونه زده بعدشم چهار دست و پا میرم البته نه دقیقا چهار دست و پا بیشتر شبیه سینه خیز رفتنه.بعدش حرف میزنم. دَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَ بووووووووووف پووووووووووف اِکِکِ اَ اَ اَه
خب اینم عکس های من وقتی اومده بودم خونه مامان بزرگم............ خب دیگه خسته شدم یه کوچولو لالا کنیم..... خب بعد از خواب یه شام خوشمزه میچسبه مخصوصا اگر خودت تلاش کنی بخوری....... به به چه دنت خوشمزه ای...... ...
بالاخره طبق اخباری که به دست رسیده گویا چهار دست و پا راه رفتم آخه هنوز خونه مامان جونی بابا جوونی مامانم هستم و عمه ازم عکس نداره که دارم مثل یه دختر خوب چهار دست و پا میرم. هوراااااااااااااا ...
سلام سلام سلام میدونین چی شده من چند روز مریض شدم دکتر میگه مروارید های خوشگلم داره در میاد واسه همین ضعیف شدم در همین بین هم یه کم سرماخوردم........ خداجوون خیلی سخته همش بهونه میگیرم و گریه میکنم و خیلی روزهای سختی دارم ،رفتم با مامانم چند روز خونه مامان جون صدیق و بابا جون صادق(مامان و بابای مامانی) تا حالم بهتر بشه. ...