حلماحلما، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

زندگی نامه حلما کوچولو

عید دیدنی 21 فروردین

امسال کلی عیدی گرفتم کلی جا هم رفتم عید دیدنی این هم عکسهای خونه خاله رویا(خاله بابا)که برای عید دیدنی رفته بودم. عاشق این عکستم با اون لبخند قشنگ عشقم... ...
22 فروردين 1393

سفر به شیراز..........

سلام سلام سلام سلامی به زیبایی شکوفه های بهاری. سال جدید نزدیکه این اولین سال جدیدیه که من کنار پدر مادرم هستم و ان شاالله اولین سفرم رو هم به شیراز خواهم داشت.امیدوارم به همه کوچولوها و خانواده هاشون خوش بگذره.
28 اسفند 1392

عکس های 23 سال پیش.............

این روزها همه جا خونه تکونی.......... بوی عید پیچیده توی همه ی خونه ها.............. الان یه چیزهایی از توی همه خونه ها پیدا میشه که کلی خاطرات قدیمی را زنده میکنه این ها هم سه تا عکس قدیمی دوتاش عمه فرزانه وقتی 6 ماه بوده.یکی هم بابایی و دو تا عمه هام.....   ...
25 اسفند 1392

عکسهای از گذشته تا امروز حلما جووونی

سلاااااااااااام. امروز اومدم خونه مامان بزرگم الانم مثل دخترهای خوب نشستم بغل عمه نا توی وبلاگم عکس بذاره بعضیاش واسه وقتیه که کوچولو بودم اونام که توی استخر توپم واسه امروز عمه برای عیدی برام خریده..................   ...
23 اسفند 1392

برگشتم با یه عالمه خبر

سلام سلام بعد از چند روز مهمونی بودن اومدم خونه خودمون البته کلی اتفاقات افتاده این مدت اولین و مهمترینش اینکه اولین مروارید خوشگلم جوونه زده بعدشم چهار دست و پا میرم البته نه دقیقا چهار دست و پا بیشتر شبیه سینه خیز رفتنه.بعدش حرف میزنم. دَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَدَ بووووووووووف پووووووووووف اِکِکِ  اَ اَ اَه  
28 بهمن 1392

حلما خانم 22 و 23 بهمن

خب اینم عکس های من وقتی اومده بودم خونه مامان بزرگم............ خب دیگه خسته شدم یه کوچولو لالا کنیم..... خب بعد از خواب یه شام خوشمزه میچسبه مخصوصا اگر خودت تلاش کنی بخوری.......   به به چه دنت خوشمزه ای...... ...
23 بهمن 1392

حلما و چهار دست و پا رفتن

بالاخره طبق اخباری که به دست رسیده گویا چهار دست و پا راه رفتم آخه هنوز خونه مامان جونی بابا جوونی مامانم هستم و عمه ازم عکس نداره که دارم مثل یه دختر خوب چهار دست و پا میرم. هوراااااااااااااا ...
23 بهمن 1392