حلماحلما، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

زندگی نامه حلما کوچولو

روروئک حلما کوچولو

سلام سلام به همه نی نی ها و مامان نی نی ها و فامیل و دوستان و ......... همه کسانی که به وبلاک من سر میزنن. مامانی جونم چون خونشون بزرگه برام روروئک خریده.......... مادر بزرگم چون من دیگه خانم شدم و یه کم هیجان و شوق راه رفتن دارم و خونه شوم هم بزرگه برام یه روروئک خریده که وقتی میرم خونه شون بتونم سر گرم باشم و ایشالاه که راه بیفتم چون اصلا از نشستن خوشم نمیاد و دوست ندارم زیاد بشینم. حالا هنوزم که از وقتی برام روروئک گرفتن خونشون نرفتم که ذوق کنم اما خیلی دوست دارم. ...
19 دی 1392

نشستن

هی به آدم میگم شش ماهت تمام شد باید بشینی.باید بشینی. خب باباجوون من دوست ندارم بشینم. هی منو میشونید.دورو برم بالش میچینید.حواستون به من هست من اگر دوست نداشته باشم همه کارا بی فایده است. اما چون یکی بهم قول داده اگر بشینم برام یه کاری میکنه شاید شاید فکرامو کردم و نشستم. هی به آدم میگم شش ماهت تمام شد باید بشینی.باید بشینی. خب باباجوون من دوست ندارم بشینم. هی منو میشونید.دورو برم بالش میچینید.حواستون به من هست من اگر دوست نداشته باشم همه کارا بی فایده است. اما چون یکی بهم قول داده اگر بشینم برام یه کاری میکنه شاید شاید فکرامو کردم و نشستم. ...
15 دی 1392

واکسن شش ماهگی

سلام سلام سلام به همگی که به وبلاگم سر میزنین. امیدوارم مثل مامان جوون و باباجوون و عمه جوون سرمانخورده باشین. منم واکسن شش ماهگیم رو زدم.دیگه خانم شدم واسه خودم. سلام سلام سلام به همگی که به وبلاگم سر میزنین. امیدوارم مثل مامان جوون و باباجوون و عمه جوون سرمانخورده باشین. منم واکسن شش ماهگیم رو زدم.دیگه خانم شدم واسه خودم. ...
15 دی 1392

شعر

بابابزرگ چه پیره بابابزرگ چه پیـــره ، الهـــی هیـــــچ ‌وقت نمیــــره عینـــــک داره با عصــــــا ، قصــــه مـــــی‌گه با ادا خوشحالــه مثل بنده ، با ریش سفیدش می‌خنده دست می‌کنه تو سینی ، به من می‌ده شیرینی ...
4 دی 1392